تاریخ موسیقی ایران نگاهی است به موسیقی در فلات ایران و مناطق همجوار آن که از نظر فرهنگی دارای سابقهٔ مشترکی هستند. این پژوهش از دوران پیش از تاریخ و دوران باستانی آغاز شده و با گذر از مراحل مختلف و عبور از نقاط عطف تاریخی به زمان حال میرسد.
با بازبینی این مسئله، میتوان سیر تاریخی هنر موسیقی را در ایران مشاهده کرد. موسیقی اصیل ایرانی، که با نام موسیقی سنتی ایرانی، موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی دستگاهی نیز شناخته میشود، شامل دستگاهها، نغمهها، و آوازها، از سالها پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دلنشینتر، سادهتر و قابلفهم تر بودهاست امروز در دسترس است
بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکلگیری این موسیقی داشتهاند، از موسیقیدانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان میتوان به «باربد» و «نکیسا» و «رامتین» اشاره کرد. موسیقی اصیل ایرانی، جزو کهنترین سبکهای موسیقایی از دوران باستان تا به امروز است.
همچون گذشتههای دور، مشاهیر صاحب سبک بسیاری در تاریخ ایران معاصر سر برآورده و هر یک، گامی مؤثّر در اعتلاء و پویندگی این موسیقی اصیل برداشته اند
علاوه بر این ما موسیقی بزمی، مذهبی و اجتماعی در معنای واقعی کلمه نداریم. موسیقی ما یکنواخت شده است و در اثر این امر بتدریج موسیقی ما از اجتماع خارج شده و حالت فردی و خصوصی به خود گرفته است .
موسیقی به عنوان آیینه ای که اوضاع اجتماعی زمانه ما را مشخص می کند متاسفانه اوضاع تیره ای را به رخ می کشد؛ ما ملتی هستیم که مذهب ، شادی و وحدت اجتماعی را در معنای حقیقی کلمه خود از دست داده ایم
بنابراین نیازمندیم برای برطرف کردن این نواقص و جلوگیری از نابودی موسیقی ملی خود که در برابر سیل روز افزون موسیقی فرنگی در حال از پای در آمدن است ، گذشته موسیقی خود را بدانیم و بتوانیم.با علت یابی وضعیت کنونی موسیقی خود ، راه چاره ای برای موسیقی و اوضاع اجتماعیان بیابیم.
شایان ذکر است در این تحقیق به دنبال ارائه راه حلی جهت مرتفع ساختن عیوب و نواقص موسیقی ایرانی نیستیم بلکه در صدد بوده تا از طریق بررسی موسیقی طی ادوار تاریخی مختلف چرایی وضعیت کنونی موسیقی را بررسی نموده و از این رهگذر آیینه ای پیش روی اوضاع اجتماعی خود طی دوره های مختلف قرار دهیم.
در عهد ساسانیان
عهد ساسانیان را می توان نقطه ی عطفی در دوران موسیقی ایران دانست. پادشاهان ساسانی به علم و هنر توجه زیادی داشتند و از این جهت موسیقی در این دوران فرصت جولان یافت.
از جمله موسیقی دانان دوران ساسانیان می توان به نکیسا، باربد و سرگش اشاره کرد که در دوران حکومت خسروپرویز می زیسته اند، اشاره کرد.
به جز این ها در تاریخ نگاری هایی که جهانگردان خارجی از ایران باستان داشته اند، بارها و بارها به حضور موسیقی در امور ایرانیان و کمتر به صورت مجرد و در مفهوم خود موسیقی اشاره شده است.
این شواهد ثابت می کند که روح موسیقی در میان اقوام ایرانی جای داشته است، اما آن ها به واسطه ی فرهنگ و حکومت های خود، فرصت پیدا نکرده بودند تا موسیقی را به شکل حقیقی و در مفهوم واقعی اش درک کرده و از آن لذت بجویند.
تاریخ موسیقی ایران قبل از اسلام
پیش از آن که اسلام به ایران وارد شود، موسیقی در دربار پادشاهان جای داشته و نظم خوانی رایج بود. شاهد این مدعی را در میان اشعار شعرای بزرگی چون نظامی، فردوسی، حافظ و … می توان یافت. همین طور در نقوش به جای مانده از عهد پادشاهان ایرانی پیش از اسلام نیز نشانه های حضور موسیقی و طرب به وضوح هویداست.
در موسیقی سنتی هفت دستگاه به نام های زیر وجود دارد
شور
سه گاه
همایون
ماهور
چهارگاه
نوا
راست پنجگاه
هفت آوازی که در موسیقی داریم :بیات کرد (کرد بیات):آثاری که در این آواز خوانده شده اند، آنقدر محدودند که هیچ وقت تا به حال هیچ آلبوم کاملی از بیات کرد ساخته نشده. این آواز هم زیرمجموعه دستگاه شور به حساب می آید
.بیات اصفهان:آواز گوشه های غمگینی دارد اما غم و حزن و اندوه آواز دشتی متفاوت استدشتی:دشتی همیشه پای ثابت عزاداری ها بوده و هستبیات ترک:این آواز یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور استافشاری:این آواز هم یکی از زیرمجموعه های دستگاه شور است.شوشتری:با اینکه این آواز تم غمگینی دارد اما تعدادی آهنگ شاد هم در آن خوانده شدهابوعطا:این آواز هم حال و هوای غمگینی دارد و زیرمجموعه دستگاه شور محسوب می شود
درباره این سایت